دلکش
رادیو در آن زمان مخاطبان زیادی داشت و مردمی که صدای آوازخوانان را دوست می داشتند ، اشتیاق زیادی نیز برای دیدن تصویر آن ها نشان می دادند . به عنوان نمونه ، دلکش که معروف ترین آواز خوان دهه ی سی بود ، محبوب ترین بازیگر زن این دهه نیز محسوب می شود و اغلب فیلم هایی که با حضور او ساخته شد با توفیق چشمگیر تجاری رو به رو گردید
دکتر «کوشان» که استودیو «پارس فیلم» را بعد از شکست در«میترا فیلم» تاسیس کرد در دو فیلم زندانی امیر و واریته ی بهاری نیز از بازیگران زن فیلم قبلی اش استفاده کرد ، ولی این فیلم ها نیز چون فیلم قبلی با شکست مواجه شد. این شکست های پیاپی او را بر آن داشت که برای فیلم بعدی اش به نام شرمسار ، یک تغییر کلی در کادر فنی ، وسایل و نیز بازیگران بدهد . بازیگران فیلم های قبلی اش ، دیگر در این فیلم جایی نداشتند و او برای نخستین بار از دلکش ، زینت مطلق ، مری پیترز و هایده آخوندزاده در این فیلم بهره گرفت. فیلم برداری فیلم شرمسار ، شش ما به طول انجامید و این فلیم از ششم دی ماه 1330 در سینماهای متروپل ، هما و رکس نمایش داده شد
دلکش بعد از این در فیلم های بسیاری بازی کرد . خواننده ای که آن زمان نام اش سر زبان ها بود و می توانست در کسب و کار سینما ، عنصری پولساز باشد. سینمای ایران همیشه به این نوع محبوبیت ها گرایش داشته و از آن ها سود جسته است. به قول دکتر هوشنگ کاوسی که در آن زمان نوشته بود : صدای دلکش ، ستارالعیوب فیلم های فارسی استدلکش با بازی اش در فیلم های مختلف ، محبوبیت بسیار زیادی در بین تماشاگران فیلم های ایرانی پیدا کرد . داستان نخستین فیلم های دلکش از جمله شرمسار ، بسیار نزدیک به اسطوره ای بود که مردم از این هنرمند ساخته بودند . دلکش در این فیلم ، دختری روستایی بود که فریب می خورد و به شهر می آید و خواننده ی کاباره های تهران می شود. در واقع ، خواننده گی در این فیلم ها ، عارضه ی فریب خورده گی معرفی می شد و به طور ضمنی مورد تقبیح قرار می گرفت. اما با این همه ، نوعی تحرک طبقاتی و کسب شهرت و اعتبار نیز به حساب می آمد
از منظر مردم ، دلکش دختری روستایی و سنتی و تهیدست تصور می شد که توسط آهنگ سازان کشف شده بود و پله های ترقی را طی کرده بود. جامعه ی ایران ، ساختارهای سنتی خود را ترک می کرد و جامعه ی مدرن ، مدعی گسست زنجیرهای نژادی ، جنسی ، قومی و طبقاتی بود
در چنین شرایطی «دلکش» یکی از چهره های مثالی روزگار نوین بود . او آواز می خواند و به اشکال تراشی سنت گرایان تن نمی داد و امکان آن را می یافت که از پایین ترین لایه های جامعه تا بالاترین موقعیت های اجتماعی صعود کند. اما با این همه دلکش از دیدگاه مردم ، خاکی و مردم دار بود و به موقعیت ممتاز خود مغرور نشده بود . این چنین بود که مردم در باره ی دست و دل بازی های او افسانه سرایی ها می کردند ، افسانه هایی که می توانست چندان منطبق با واقعیت هم نباشد
دلکش در اغلب قریب به اتفاق فیلم های خود ، خواننده ای بود که گرچه با انگاره های اخلاقی جامعه ی سنتی هم نوایی چندانی نداشت ، اما وجه اخلاقی شخصیت خود را حفظ می کرد و با فداکاری و از خود گذشته گی ، خود را با موازین و باورهای سنت گرایان منطبق می کرد
دلکش در بازیگری استعدادی نداشت و خود نیز از این مسئله آگاه بود. او در آغاز برای حضور در جلوی دوربین سینما مردد بود ، اما دکتر کوشان تردید های او را برطرف ساخت و دلکش شهامت آن را یافت که بازیگر ی سینما را نیز تجربه کند. مردم هم از دلکش ، توقع بازیگری نداشتند ، در واقع مردم به تماشای فیلم های او می رفتند که کاباره ای مصوّر ببینند و این خواننده ، تازه ترین آهنگ هایش را در اجرایی تصویری برای شان بخواند. دلکش تا حدودی قالبی مردانه داشت و گاهی نیز همچون فیلم ظالم بلا ، لباس مردانه به تن می کرد و با صدای بم آواز می خواند
بدین ترتیب ، فیلم های دلکش از بازار پاسخ مثبت گرفت و این خواننده تا سال های آخر دهه ی سی در سینما باقی ماند. اما از آن پس ، خواننده ها و زنان بازیگر دیگری به سینمای ایران را یافتند و شهرت افسانه ای دلکش تا حدودی فروکش کرد و دلکش ناگزیر به ترک کردن سینما شد تا این که در سال 1351 و در سرآغاز روزهای کهنسالی ، بار دیگر با بازی در فیلم قمار زندگی ساخته ی عباس کسایی به سینما بازگشت. اما اسطوره ی دلکش دیگر شکسته شده بود و نسل جدید همدلی چندانی با او نداشت . فیلم در بازار شکست خورد و دلکش برای همیشه ازسینمای ایران کناره گرفت... دلکش در طول فعالیت بازیگری خود در سینما ، یازده فیلم بازی کرد
[ بازدید : 128 ] [ امتیاز : 2 ] [ نظر شما : ]