20 گوینده برتر تاریخ دوبله

دوشنبه 11 آذر 1398
23:58
masoumi5631

20 گوینده برتر تاریخ دوبله

1- ایرج ناظریان

2- چنگیز جلیلوند

3- منوچهر اسماعیلی

4- حسین عرفانی

5- خسرو خسروشاهی

6- سعید مظفری

7- جلال مقامی

8- عطاالله کاملی

9- ایرج دوستدار

10- منوچهر زمانی

11- منوچهر والی زاده

12- ناصر طهماسب

13- ابوالحسن تهامی

14- عزت الله مقبلی

15- احمد رسول زاده

16- فرشید فرزان

17- ژاله کاظمی

18- رفعت هاشم پور

19- زهره شکوفنده

20- مینو غزنوی

البته نمی شود از کنار اسامی گویندگانی دیگر چون شهلا ناظریان - حسین معمارزاده - خسرو شایگان - پرویز ربیعی - ژرژ پطروسی - نصرالله مدقالچی و بهرام زند به راحتی عبور کرد.

اما اگر بخواهم فقط یک نفر را اسم ببرم آن هم کسی نیست جز ایرج ناظریان اسطوره بی بدیل دوبلاژ، کسی که همیشه به یادش هستم با صدایش زندگی می کنم و از نبودنش حسرت می خورم.

[تصویر: 14490922051.jpg]


[ بازدید : 116 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

بهروز وثوقی

دوشنبه 11 آذر 1398
23:56
masoumi5631


[ بازدید : 89 ] [ امتیاز : 2 ] [ نظر شما :
]

Behrooz Vossoughi

دوشنبه 11 آذر 1398
23:55
masoumi5631

بهروز وثوقی (خلیل وثوقی

Behrooz Vossoughi (Behrouz Vossoughi http\://www.behrouzvossoughi.com/ http\://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D9%88%D8%AB%D9%88%D9%82%DB%8C http\://www.imdb.com/name/nm0903750/ http\://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138201191004

خليل وثوقی

نام اصلي : بهروز وثوقي

زندگينامه

بهروز وثوقي ( خليل ) متولد ۱۳۱۶ در خوی است. وي كار خود را با نقش كوتاهي در فيلم « طوفان شهر ما » ساموئل خاچيكيان شروع كرد و سپس با فيلم « صد كيلو داماد » عباس شباويز فعاليت حرفه اي خود را آغاز كرد. كارنامه بازيگري وثوقي به دو دوره كاملاً مشخص تقسيم مي شود،« قيصر » مسعود كيميايي مرز بين دو دوره است. وثوقي دوره اول در ملودرام هاي سطحي يا نقش آدمهاي بد و شرور را بازي مي كند مثل « گل گمشده » عباس شباويز و يا نقش مثبت ومنفي همزمان با هم مثل فيلم « دزد بانك » اسماعيل كوشان را دارد يا نقش قهرمان پاكدل و شجاع مثل فيلم « هاشم خان » محمد زرين دست را ايفا مي كند. او از سال ۱۳۴۸ جوايز زيادي از جشنواره هاي داخلي و خارجي به دست آورد. فيلم « سوته دلان » علي حاتمي آخرين فيلمي بود كه وثوقي در ايران بازي كرد و به طرز چشم گيري از ايفاي نقش خود بر آمد و نشان داد كه به در حرفه بازيگري تواناست. او پس از آن به آمريكا رفت تا در فيلم « گربه در قفس » بهمن زرين دست بازي كند كه اقامت او با انقلاب اسلامي مصادف شد. يكي از اتفاقات مهم در حضور هنري وثوقي در سالهاي اخير جايزه اي است كه داوران جشنواره لس آنجلس در سال ۱۹۷۹ به عباس كيارستمي اهدا كردند و او نيز تقديم وثوقي كرد.

فيلم شناسی : بازيگر

بازيگر : (۵۴)مورد (۱۳۵۰)(۱۳۴۰)

۱ - نفس بريده (۱۳۵۷) ۲ - سوته دلان (۱۳۵۶) ۳ - بت (۱۳۵۵) ۴ - بت شكن (۱۳۵۵) ۵ - ماه عسل (۱۳۵۵) ۶ - ملكوت (۱۳۵۵) ۷ - ذبيح (۱۳۵۴) ۸ - كندو (۱۳۵۴) ۹ - ممل آمريكايي (۱۳۵۴) ۱۰ - همسفر (۱۳۵۴) ۱۱ - سازش (۱۳۵۳) ۱۲ - گوزنها (۱۳۵۳) ۱۳ - تنگسير (۱۳۵۲) ۱۴ - خاك (۱۳۵۲) ۱۵ - گرگ بيزار (۱۳۵۲) ۱۶ - نفرين (۱۳۵۲) ۱۷ - بلوچ (۱۳۵۱) ۱۸ - دشنه (۱۳۵۱) ۱۹ - غريبه (۱۳۵۱) ۲۰ - داش آكل (۱۳۵۰) ۲۱ - رشيد (۱۳۵۰) ۲۲ - فرار از تله (۱۳۵۰) ۲۳ - يك مرد يك شهر (۱۳۵۰) ۲۴ - پنجره (۱۳۴۹) ۲۵ - دور دنيا با جيب خالي (۱۳۴۹) ۲۶ - رضا موتوري (۱۳۴۹) ۲۷ - طوقي (۱۳۴۹) ۲۸ - قهرمانان (۱۳۴۹) ۲۹ - ليلي و مجنون (۱۳۴۹) ۳۰ - دنياي آبي (۱۳۴۸) ۳۱ - قيصر (۱۳۴۸) ۳۲ - بر آسمان نوشته (۱۳۴۷) ۳۳ - بيگانه بيا (۱۳۴۷) ۳۴ - تنگه اژدها (۱۳۴۷) ۳۵ - دزد سياهپوش (۱۳۴۷) ۳۶ - دشت سرخ (۱۳۴۷) ۳۷ - گرداب گناه (۱۳۴۷) ۳۸ - من هم گريه كردم (۱۳۴۷) ۳۹ - هنگامه (۱۳۴۷) ۴۰ - ايمان (۱۳۴۶) ۴۱ - دالاهو (۱۳۴۶) ۴۲ - زني به نام شراب (۱۳۴۶) ۴۳ - وسوسه شيطان (۱۳۴۶) ۴۴ - امروز و فردا (۱۳۴۵) ۴۵ - بيست سال انتظار (۱۳۴۵) ۴۶ - خداحافظ تهران (۱۳۴۵) ۴۷ - هاشم خان (۱۳۴۵) ۴۸ - دزد بانك (۱۳۴۴) ۴۹ - عروس دريا (۱۳۴۴) ۵۰ - دختر ولگرد (۱۳۴۳) ۵۱ - لذت گناه (۱۳۴۳) ۵۲ - فرشته اي در خانه من (۱۳۴۲) ۵۳ - گل گمشده (۱۳۴۱) ۵۴ - صد كيلو داماد (۱۳۴۰)

بهروز وثوقی

نام اصلی : خلیل وثوقی

زمینه فعالیت : سینما ، تئاتر ، دوبله

ملیت : ایرانی

تولد : ۲۰ اسفند ۱۳۱۶ (۱۹۳۷ میلادی) - خوی آذربایجان غربی

محل زندگی : ایالت کالیفرنیا

پیشه : بازیگر ، دوبلور

سال‌های فعالیت : ۱۳۴۰ تا کنون

همسر(ها) : پوری بنایی (شش ماه نامزدی) گوگوش (۱۳۵۴-۱۳۵۵) کتایون امجدی

فرزندان : مهشید، ماهان

مدرک تحصیلی : دیپلم


[ بازدید : 99 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

خوک

دوشنبه 11 آذر 1398
23:44
masoumi5631

خلاصه فیلم

قاتلی زنجیره‌ای در شهر می‌چرخد و کارگردانان شاخص سینما را به قتل می‌رساند. حسن با بازی حسن معجونی فیلمسازی خشمگین است که به دلایل ظاهراً سیاسی نمی‌تواند فیلم بسازد. همسرش با او رابطه احساسی خاصی ندارد و بازیگر و ستاره محبوبش که به‌لحاظ حسی هم به او نزدیک است نیز برای بازی در فیلم دیگر کارگردانان بی‌تابی می‌کند. در میان سوءظنی شکل می‌گیرد که حسن همان قاتل زنجیره‌ای است اما او این را تکذیب می‌کند.

حس معجونی و مانی حقیقی در فیلم خوک

فیلم خوک اثر مانی حقیقی

نقد فیلم

هفتمین فیلم مانی حقیقی به‌نوعی مسیر فیلمسازی اثر ماقبل خود یعنی اژدها وارد می‌شود را ادامه می‌دهد. مانی حقیقی در فیلم خوک یه‌جورایی کلید جنون و ولع خود برای بیان حقیقت ذهنی‌‌اش را روشن کرده و بی‌هیچ منطق و الگویی فقط می‌گوید و می‌سازد و فریاد می‌زند. خوک شبیه هیچ اثری در سینمای ایران نیست اما نمونه‌هایی از این شکل از کمدی سیاه در ادبیات، تئاتر و سینمای اروپا دیده می‌شود که به‌خوبی از سوی حقیقی در سینمای ایران بازنمایی شده است. کارگردانی در این فیلم تمام و کمال برای روایت قصه است به جز چند سکانس موردی، ریتم و لحن خود را گم نمی‌کند. استفاده از ترکیب رنگ‌های مختلف و گاه زننده در فیلم کاملاً برای طرح دقیق‌تر آشفتگی فکری و اخلاقی شخصیت اصلی به کار گرفته می‌شود. این در گزینش لنز و انتخاب زاویه و ترکیب‌بندی تصاویر نیز مصداق دارد و با پیشروی داستان فیلم ما بیشتر به انتخاب‌های مانی حقیقی اعتماد می‌کنیم.

حسن معجونی در فیلم خوک

حسن معجونی در فیلم خوک

بازی‌ها در خوک به اندازه و درست است. حسن معجونی با همان ظرافت‌های ریز و البته استفاده از روحیه طنزی که دارد کمک بسیاری به معرفی کارکتر پیچیده حسن به بیننده می‌کند به‌خوبی از پس نقش بر می‌آید. چیزی که فیلم‌ها را از ورود به تجربه‌های نو و پیشرو مانند فیلم خوک و فیلم پیشین مانی حقیقی متضرر می‌کند، عادت و استمرار بیش از حد حضور بازیگران در فیلم‌های اجتماعی و روایت‌های ساده است. این فیلم‌ها به‌نوعی در رگ‌های بازیگران جزیان یافته و بخشی از آن‌ها شده است. در نتیجه حین ورود به تجربه‌های جدید آن‌ها را با مشکل روبه‌رو می‌کند. تلاش مانی حقیقی برای کنترل و هدایت بازیگران به سوی ارائه بازی‌هایی متمایز و در حدمت ژانر به‌خوبی و درستی پیداست اما همچنان شاهد عدم یکدستی در بخش‌هایی از فیلم هستیم.

حسن معجونی، لیلا حاتمی و مانی حقیقی در جشنواره فیلم برلین

حسن معجونی، لیلا حاتمی و مانی حقیقی در جشنواره فیلم برلین

انتخاب عوامل فنی و اجرایی یکی از کلیدی‌ترین فاکتور‌های موفقیت و دلنشینی فیلم خوک است. فیلمبرداری قابل ستایش محمود کلاری، صدابرداری داریوش صادق‌پور، صداگذاری امیرحسین قاسمی و موسیقی پیمان یزدانیان همگی فیلم را به اثری به‌یادماندنی و قابل مقایسه با آثار درخشان سینما بدل می‌کنند. فیلم به مثابه یک سمفونی هماهنگ و هم‌صدا شما را نه‌تنها با قصه بلکه با فضا و اتمسفر همراه می‌کند. برای شما اتمسفر فیلم دوست‌داشتنی می‌شود و صرفاً به‌دنبال یافتن قاتل نیستید. ازاین‌رو خوک برای گروه‌های فکری و جایگاه‌های اجتماعی گوناگون جاذبه‌هایی متمایز فراهم می‌کند. همچنین در ریتم هم ظرافت تدوینی بسیار خوبی از سوی میثم مولایی فراهم آمده تا جریان فیلم برای بیننده مهیج و پرکشش باقی بماند.

پوستر فیلم خوک

پوستر فیلم خوک

عوامل فیلم

کارگردان: مانی حقیقی

تهیه‌کننده: مانی حقیقی

نویسنده: مانی حقیقی

بازیگران: حسن معجونی، لیلا حاتمی، سیامک انصاری، لیلی رشیدی، پریناز ایزدیار و علی مصفا

مدیر فیلم‌برداری: محمود کلاری

موسیقی: پیمان یزدانیان

چهره‌پرداز: مهرداد میرکیانی

طراح صحنه: امیرحسین قدسی

طراح لباس: نگار نعمتی

تدوین: میثم مولایی

صدابردار: داریوش صادق‌پور

صداگذار: امیرحسین قاسمی

پخش‌کننده: فیلمز بوتیک (بین‌المللی) و نیکان فیلم (ایران)

مدت زمان: ۱۰۸ دقیقه

رضا یزدانی در فیلم خوک

رضا یزدانی در فیلم خوک

جوایز فیلم

  • بهترین موسیقی متن، بهترین چهره‌پردازی و طراحی لباس از بیستمین دوره جشن خانه سینما.

  • جایزه ویژه هیئت‌داوران از سیزدهمین دوره جشنواره فیلم‌های فانتزی استراسبورگ(بخش رقابت رودررو)

  • بهترین بازیگر مرد از پنجاه و یکمین دوره جشنواره فیلم‌های فانتزی کاتالونیا سیتخس


[ بازدید : 121 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

متری شیش و نیم

دوشنبه 11 آذر 1398
23:40
masoumi5631

خلاصه فیلم

صمد با بازی پیمان معادی یک مأمور کارکشته نیروی انتظامی است که به همراه گروهی از همکارانش به دنبال عوامل و نفرات کلیدی تولید و پخش مواد مخدر در ایران است. او در پی این ماجرا مدام با نام فردی به اسم ناصر خاکزاد با بازی نوید محمدزاده برمی‌خورد که کسی او را تاکنون ندیده است و همه مدعی هستند که مواد یا محموله‌های مواد مخدر خود را از او گرفته‌اند. او سرانجام به سرنخ‌هایی از ناصر خاکزاد دست پیدا می‌کند و سرانجام به او می‌رسد.

پیمان معادی در فیلم متری شیش و نیم

پیمان معادی در فیلم متری شیش و نیم

نقد فیلم

دومین فیلم بلند سعید روستایی، کارگردان جوان و بااستعداد کشورمان گرچه موفقیت فیلم قبلی را در جشنواره فجر نداشت اما همچنان در گیشه موفق بود. متری شیش و نیم نشان می‌دهد که سعید روستایی فیلمسازی دغدغه‌مند است و بر اساس کشش‌های احساسی خود فیلم می‌سازد. در این فیلم هم فاکتور فقر و مواد مخدر همچون فیلم ابد و یک روز به چشم می‌خورد و فیلمساز وجوه دیگری از آسیب‌های اجتماعی پیرامون آن را به نمایش می‌گذارد. متری شیش و نیم آغازی درخشان و به‌یادماندنی دارد. یک تعقیب و گریز به‌ظاهر ساده و البته به‌دوراز خلاقیت سینمایی قابل توجه که سرانجامی بسیار جذاب دارد. همچنین فیلم در ادامه فضای خود را با سکانس‌هایی بسیار دشوار و مملو از هنروران اغلب معتاد و بیمار پیش می‌برد که نشان از توان بالای تیم تولید و کارگردانی در مدیریت این پروژه سخت است.

نوید محمدزاده در فیلم متری شیش و نیم

نوید محمدزاده در فیلم متری شیش و نیم

متری شیش و نیم مسیر جذابی را تا زمان دستگیری ناصر خاکزاد پیش می‌برد و از آن پس گویی در معرفی یک شخصیت منفی دوست‌داشتنی از نفس می‌افتد و شاهد بارقه‌هایی غیرواقعی و پس‌زننده در فیلم هستیم. حتی در جایی که ناصر در خلوت خود امکان فرار پیدا می‌کند اما فیلمساز از ایجاد منطقی حقیقی برای گیرکردن او ناتوان است و آخرین فرصت فیلم برای تبدیل‌شدن به یک تریلر جذاب و درگیرانه را از دست می‌دهد. غالب کمبود‌های فیلم ریشه در فیلمنامه دارد. صمد و ناصر دو شخصیت اصلی این فیلم هستند که شاید در مقایسه با پلیس‌ها یا خلاف‌کاران تیپیکال تلویزیون وجوه مطلوب‌تری داشته باشند اما از مناظری دیگر ضعف‌هایی جدی دارند. صمد یک مأمور توانمند با بازو‌های اجرایی خوبی است که در عملیات به او کمک می‌کنند. بنابراین باید برای او آسان باشد که با تحت‌فشار قرار دادن افراد از آن‌ها اطلاعات بیرون بکشد اما اینگونه نیست. صمد تقریباً همه را تهدید می‌کند. چندان زمان زیادی برای مطالعه متون روانشناسی لازم نیست تا دریابیم شخصیت در وضعیت قدرت و برتری تهدید نمی‌کند. حالا پلیسی داریم که انتظار‌ها را در دقایق ابتدایی فیلم بالا برده و در سکانس‌های بعد از رئیس مافیا تا نامزد و زیردستش و حتی یک بچه ۱۰ ساله و همکار پلیسش را ده‌ها بار به‌نحوی زننده تهدید می‌کند. تهدید‌هایی مانند بیچارت می‌کنم؛ روزگارتو سیاه می‌کنم؛ یه کاری می‌کنم خواب عروسی ببینی یا … به حد زیادی سطح فیلم و به‌ویژه بازی پیمان معادی را پایین می‌آورد. در سوی دیگر یک شخصیت منفی داریم که نه ترسناک است، نه کاریزما دارد نه در یاد می‌ماند. یک بَدمَن افسرده که افسردگی‌اش را مانند زنان تازه وضع‌حمل کرده با اشک و ناله به نمایش می‌گذارد. ناصر خاکزاد در چندین سکانس طولانی مانند ابر بهار گریه می‌کند و این باعث می‌شود که مخاطب فراموش کند این مرد یکی از اصلی‌ترین قاچاقچیان شیشه در تهران یا شاید ایران است، نه نوید محمدزاده دوست‌داشتنی که خوشمان می‌آید اشک بریزد و ما نیز لذت ببریم. ما در متری شیش و نیم با چندین شخصیت ریز و درشت مواجهیم که خب هیچ‌یک تماماً سیاه یا سفید نیستند؛ همه وجوه تاریک و روشنی در وجودشان هست که در طول فیلم به‌روشنی پیداست. تا اینجا همه چی عالی است. مسئله از جایی آغاز می‌شود که فیلمساز بیش از اندازه به این وجود متضاد تأکید می‌کند و به‌نوعی مخاطب را با اصرار خود مبنی بر ریشه‌های خلاف یا گناه در وضعیت اجتماعی کشور آزار می‌دهد. به‌عنوان مثال چندین سکانس این فیلم مربوط به احساس مسئولیت ناصر خاکزاد به بچه‌ها یا کودکان و تأثیر فساد جامعه بر آن‌ها اختصاص داده می‌شود. در بسیاری از این لحظه‌ها توجه ناصر به این مقوله هیچ منطقی ندارد و صرفاً نشانگر موضع فیلمساز است.

سعید روستایی و فرهاد اصلانی در پشت صحنه فیلم متری شیش و نیم

سعید روستایی و فرهاد اصلانی در پشت صحنه فیلم متری شیش و نیم

کارگردانی متری شیش و نیم اما به اندازه فیلمنامه پر خطا نیست. سعید روستایی لحظه‌های بسیار جذابی از توده‌های فساد و خلاف در سطح شهر به نمایش می‌گذارد و خیلی خوب از ابزارش استفاده کرده است. در سکانی که نیروی علمیاتی به یکی از محله‌های خاک‌سفید‌مانند حمله می‌کند استفاده بسیار خوبی از لوکیشن و صحنه شده است تا آدم‌ها مانند تکه‌های گوشت از چرخ‌گوشت بیرون بریزند؛ اما این نگاه سینمایی و جذاب به چند سکانس ابتدایی خلاصه می‌شود. روستایی در سکانس‌های داخلی و داخل خودرو با نهایت شتاب‌زدگی – یا بی‌توجهی – به چند پلان ساده و بی‌دغدغه اکتفا و فیلمش را در دیالوگ‌های بدون ‌کشش قصه رها می‌کند. تمرکز بیش از اندازه روستایی به جریان اصلی فیلم تا حدی است که در سکانسی که ناصر خاکزاد می‌توانست فرار کند به این توجه نمی‌شود که یک خودروی چندمیلیاردی با راننده در مقابل یک آشپزخانه شیشه توجه یک دوجین پلیس را جلب نمی‌کند! یا برادر ناصر صدای انفجار آشپزخانه و افتادن منبع آب را نشنید و صرفاً با خواست کارگردان از او دور شد. سعید روستایی فیلمسازی دغدغه‌مند و متمرکز است. او در همین دو فیلم سینمایی نشان داده است که می‌داند به چه سینمایی علاقه دارد و به دنبال چه موضوعاتی است. این مقوله در فیلمسازی بسیار اهمیت دارد و از او کارگردانی فکور و با برنامه ساخته است. اما شاید او در نگارش فیلم‌نامه‌هایش باید از حضور و همفکری مشاورانی هم بهره ببرد که کاستی‌های قصه را به او گوشزد کنند و اجازه ندهند که دچار تکرار یا هجو شود. این موضوع در دنیا کاملاً مرسوم است و بزرگترین فیلمسازان دنیا از آن بهره می‌برند. بی‌تردید آینده برای روستایی روشن خواهد بود اگر مسیر صحیح فیلمسازی‌اش را با طعم و رنگ همفکری با دوستان و مشاورانی هم‌راستا همراه کند.

متری شیش و نیم

متری شیش و نیم

عوامل فیلم

نویسنده و کارگردان: سعید روستایی

تهیه‌کننده: سید جمال ساداتیان

بازیگران پیمان معادی، نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و فرهاد اصلانی

موسیقی: پیمان یزدانیان

مدیر فیلمبرداری: هومن بهمنش

تدوین: بهرام دهقانی

شرکتتولید: بشرا فیلم

پخش‌کننده: خانه فیلم

چهره پرداز: ایمان امیدواری

طراح صحنه: محسن نصراللهی

طراح لباس: غزاله معتمد

صداگذاری: امیرحسین قاسمی

مدت زمان: ۱۳۰ دقیقه


[ بازدید : 114 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ملکه رنجبر

دوشنبه 11 آذر 1398
23:38
masoumi5631

ملکه رنجبر

بازیگر ایرانی متولی دهم شهریور ۱۳۱۷ فرزند عبادالله رنجبر هنرمند و از اولین پایه‌گذاران تئاتر در رشت تحصیلات خود را تا مقطع سوم متوسطه در رشت و همدان ادامه داد و پس از آن زیر نظر پدرش تعلیم بازیگری دید. او از سن شش سالگی با ایفای نقش «کوزت» در نمایش بینوایان فعالیت خود را آغاز کرد. سپس در سال ۱۳۲۷ به تهران رفت و به ادامه بازیگری در «تئاتر سعدی» پرداخت. رنجبر از بدو افتتاح تلویزیون با اجرای برنامه‌های زنده به همکاری با آن سازمان پرداخت و در سال ۱۳۳۵ کار در رادیو را شروع کرد. وی همچنین در شهرداری هم کار کرده‌است اولین فعالیت سینمایی وی مربوط به سال ۱۳۳۱ و بازی در فیلم « عمر دوباره » به کارگردانی پرویز خطیبی است. از مهمترین فیلمهایی که او بازی کرده می‌توان به اعتراف (مجید فهیم خواه) و دو فیلم ابوالحسن داوودی یعنی مرد بارانی و نان و عشق و موتور ۱۰۰۰ اشاره کرد. او سابقه بازی در سریال داستان یک شهر اصغر فرهادی را هم دارد. فریبرز ایروانی، فرزند وی، در اسفند ۱۳۹۵ اظهار داشت رنجبر به دلیل کهولت سن، به افسردگی و پارکینسون مبتلا شده‌است.


[ بازدید : 91 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

دلکش

دوشنبه 11 آذر 1398
23:37
masoumi5631

فیلم های سینمای ایران در دهه ی سی ، زن یا به عنوان دختر ، مادر یا همسری معصوم و عفیف و فداکار و یا در قالب زنی هرزه گرد و فریب کار ظاهر می شد. گاهی نیز در میانه ی این دو قطب در نوسان بود و از روستا به شهر می آمد و در کافه ها و کاباره ها خواننده گی پیشه می کرد و پس از گذشت حوادثی ، دوباره به اصل خود باز می گشت و زنده گی سنتی خود را از سر می گرفت
از آغاز حاکمیت خاندان پهلوی ، مناسبات سرمایه داری در ایران نضج گرفت و به تبع آن ، ساختارهای اداری و اجتماعی و فرهنگی جدیدی در ایران شکل گرفت. بخشی از برنامه های نوگرایانه ی رضا شاه پهلوی ، به نقش زنان مربوط می شد. در این دوران ، زن پا از محدوده ی خانواده بیرون گذاشت و امکان آموزش به دست آورد و در سازمان های اداری جذب کار شد و یکی از مهم ترین اقدامات نیز برنامه ی کشف حجاب بود که البته در آن زمان برای جامعه ی سنتی ایران قابل تحمل نبود
سازنده گان فیلم های ایرانی در دهه ی سی ، با نشان دادن زنان آلامد ، که لباس های بدن نما می پوشیدند و می رقصیدند و آواز می خواندند و اغواگری می کردند ، در واقع جاذبه های تجاری فیلم را شکل می دادند و با قرار دادن این زنان در قطب منفی حوادث ، با سنت گرایان همدلی نشان می دادند
به طور کلی زن در دوران دهه ی سی سینمای ایران فردیت نداشت و فیلم سازان در گزینش بازیگران زن ، توجه چندانی به مهارت های بازیگری آنان نشان نمی دادند . زن یا عروسک خانه نشین بود یا عروسک هرزه گرد
مباشران سینمای تجاری نیز برای تجسم این تیپ های عروسکی ، بیش تر به دنبال زنانی می رفتند که در عرصه های دیگر مشهور بودند، به ویژه سرمایه گذاری برای خانم های آوازخوان بسیار مقرون به صرفه و معمولن موجب توفیق تجاری فیلم بود

رادیو در آن زمان مخاطبان زیادی داشت و مردمی که صدای آوازخوانان را دوست می داشتند ، اشتیاق زیادی نیز برای دیدن تصویر آن ها نشان می دادند . به عنوان نمونه ، دلکش که معروف ترین آواز خوان دهه ی سی بود ، محبوب ترین بازیگر زن این دهه نیز محسوب می شود و اغلب فیلم هایی که با حضور او ساخته شد با توفیق چشمگیر تجاری رو به رو گردید

دکتر «کوشان» که استودیو «پارس فیلم» را بعد از شکست در«میترا فیلم» تاسیس کرد در دو فیلم زندانی امیر و واریته ی بهاری نیز از بازیگران زن فیلم قبلی اش استفاده کرد ، ولی این فیلم ها نیز چون فیلم قبلی با شکست مواجه شد. این شکست های پیاپی او را بر آن داشت که برای فیلم بعدی اش به نام شرمسار ، یک تغییر کلی در کادر فنی ، وسایل و نیز بازیگران بدهد . بازیگران فیلم های قبلی اش ، دیگر در این فیلم جایی نداشتند و او برای نخستین بار از دلکش ، زینت مطلق ، مری پیترز و هایده آخوندزاده در این فیلم بهره گرفت. فیلم برداری فیلم شرمسار ، شش ما به طول انجامید و این فلیم از ششم دی ماه 1330 در سینماهای متروپل ، هما و رکس نمایش داده شد

دکتر کوشان با انتخاب «دلکش» در این فیلم که در آن زمان خواننده ی محبوبی بود ، یک خط مشی شاخص را برای سالیان سال در فیلم نامه های سینمای ایران به وجود آورد و آن استفاده از آوازخوانان مشهور و محبوب روز بود برای نجات فروش فیلم که این آوازخوانان در فیلم ، به هر بهانه ای زیر آواز می زدند . این چنین بود که فیلمفارسی در سینمای ایران شکل گرفت
دلکش با نام اصلی «عصمت باقر پور» در سال 1304 در «بابل» متولد شد . استعداد او توسط عبدالعلی وزیری کشف شد و فعالیت هنری اش را از سال 1325 در رشته ی خواننده گی و با ترانه ی ریکا جان آغاز کرد. دلکش همسر سابق مهندش شاپور یاسمی –کارگردان- بود
پرویز خطیبی در باره ی دلکش می نویسد : «دلکش در دوران شکوفایی کارش ، با آهنگ های خالدی در قلب ها جای گرفت. دلکش هرگز اشعار سست و بی مایه نمی خواند و خودش ذوق آهنگ سازی داشت. ترانه ی بُردی از یادم حاصل همکاری دلکش و من و مصطفا گرگین زاده است. با آن که در دوران دلکش ، آهنگ های تند ، باب روز نبود ولی او در واقع سنت شکنی کرد و آهنگ های شادش نیز مانند آهنگ های سنگین مورد توجه قرار گرفت
مجله ی عالم هنر در شماره ی نهم به تاریخ بیستم دی ماه 1330 چنین نوشته بود : «دلکش (عصمت باقرپور) خواننده ی جوان و موفق بیست و شش ساله که پنج سال از آغاز فعالیت اش در رادیو می گذشت ، در اوج محبوبیت با شرمسار ، سینما را تجربه کرد و نخستین ستاره در سینمای ایران شد که چهره و حضورش می توانست باعث موفقیت هر فیلمی باشد. هر چند که حرفه ی خواننده گی ، اساس بهره برداری از او در همه ی فیلم هایش بود

دلکش بعد از این در فیلم های بسیاری بازی کرد . خواننده ای که آن زمان نام اش سر زبان ها بود و می توانست در کسب و کار سینما ، عنصری پولساز باشد. سینمای ایران همیشه به این نوع محبوبیت ها گرایش داشته و از آن ها سود جسته است. به قول دکتر هوشنگ کاوسی که در آن زمان نوشته بود : صدای دلکش ، ستارالعیوب فیلم های فارسی است
دلکش با بازی اش در فیلم های مختلف ، محبوبیت بسیار زیادی در بین تماشاگران فیلم های ایرانی پیدا کرد . داستان نخستین فیلم های دلکش از جمله شرمسار ، بسیار نزدیک به اسطوره ای بود که مردم از این هنرمند ساخته بودند . دلکش در این فیلم ، دختری روستایی بود که فریب می خورد و به شهر می آید و خواننده ی کاباره های تهران می شود. در واقع ، خواننده گی در این فیلم ها ، عارضه ی فریب خورده گی معرفی می شد و به طور ضمنی مورد تقبیح قرار می گرفت. اما با این همه ، نوعی تحرک طبقاتی و کسب شهرت و اعتبار نیز به حساب می آمد

از منظر مردم ، دلکش دختری روستایی و سنتی و تهیدست تصور می شد که توسط آهنگ سازان کشف شده بود و پله های ترقی را طی کرده بود. جامعه ی ایران ، ساختارهای سنتی خود را ترک می کرد و جامعه ی مدرن ، مدعی گسست زنجیرهای نژادی ، جنسی ، قومی و طبقاتی بود

در چنین شرایطی «دلکش» یکی از چهره های مثالی روزگار نوین بود . او آواز می خواند و به اشکال تراشی سنت گرایان تن نمی داد و امکان آن را می یافت که از پایین ترین لایه های جامعه تا بالاترین موقعیت های اجتماعی صعود کند. اما با این همه دلکش از دیدگاه مردم ، خاکی و مردم دار بود و به موقعیت ممتاز خود مغرور نشده بود . این چنین بود که مردم در باره ی دست و دل بازی های او افسانه سرایی ها می کردند ، افسانه هایی که می توانست چندان منطبق با واقعیت هم نباشد

دلکش در اغلب قریب به اتفاق فیلم های خود ، خواننده ای بود که گرچه با انگاره های اخلاقی جامعه ی سنتی هم نوایی چندانی نداشت ، اما وجه اخلاقی شخصیت خود را حفظ می کرد و با فداکاری و از خود گذشته گی ، خود را با موازین و باورهای سنت گرایان منطبق می کرد

دلکش در بازیگری استعدادی نداشت و خود نیز از این مسئله آگاه بود. او در آغاز برای حضور در جلوی دوربین سینما مردد بود ، اما دکتر کوشان تردید های او را برطرف ساخت و دلکش شهامت آن را یافت که بازیگر ی سینما را نیز تجربه کند. مردم هم از دلکش ، توقع بازیگری نداشتند ، در واقع مردم به تماشای فیلم های او می رفتند که کاباره ای مصوّر ببینند و این خواننده ، تازه ترین آهنگ هایش را در اجرایی تصویری برای شان بخواند. دلکش تا حدودی قالبی مردانه داشت و گاهی نیز همچون فیلم ظالم بلا ، لباس مردانه به تن می کرد و با صدای بم آواز می خواند

بدین ترتیب ، فیلم های دلکش از بازار پاسخ مثبت گرفت و این خواننده تا سال های آخر دهه ی سی در سینما باقی ماند. اما از آن پس ، خواننده ها و زنان بازیگر دیگری به سینمای ایران را یافتند و شهرت افسانه ای دلکش تا حدودی فروکش کرد و دلکش ناگزیر به ترک کردن سینما شد تا این که در سال 1351 و در سرآغاز روزهای کهنسالی ، بار دیگر با بازی در فیلم قمار زندگی ساخته ی عباس کسایی به سینما بازگشت. اما اسطوره ی دلکش دیگر شکسته شده بود و نسل جدید همدلی چندانی با او نداشت . فیلم در بازار شکست خورد و دلکش برای همیشه ازسینمای ایران کناره گرفت... دلکش در طول فعالیت بازیگری خود در سینما ، یازده فیلم بازی کرد

دهه ی سی ، سر آغاز حاکمیت رقص و آواز در سینمای ایران تا سال 1357 است. این نوع حرکت ، سطح توقع تماشاچی سینما را تا حد تنها رقص و آواز پایین آورد و تهیه کننده گان نیز به این خواسته ی آن ها جامه ی عمل می پوشاندند.این مطلب سبب گردید که که هنر بازیگری سینما بی رنگ شده و زیر سیطره ی رقص و آواز گم شود ، تا جایی که ما تا سالیان سال اثری از بازی تفکر برانگیز در سینمای ایران مشاهده نمی کنیم

[ بازدید : 125 ] [ امتیاز : 2 ] [ نظر شما :
]

کمرشکن

دوشنبه 11 آذر 1398
23:19
masoumi5631

فیلم کمرشکن

بازیگران : احمد امامی ، رضا میرفتاح ، اختر پرتوی ، اصغر سیمیاری ، زرین خامه ، مرتضی اسماعیلی ، احمد مرادی ، اقبال پارسی ، حسین مظفری ، علی بخاریان ، عبداله اقبال ، عبداله بصیرت

خلاصه داستان : «جمشید کمرشکن» که از قدرت زیادی برخوردار است در جریان حوادثی قرار می گیرد و با گروهی تبهکار درگیر می شود

کارگردان : ابراهیم مرادی
نویسنده : ابراهیم مرادی
تهیه کننده : ابراهیم مرادی
سال ساخت: ۱۳۳۰
مدت : ۹۰ دقیقه
رنگ : سیاه و سفید


[ بازدید : 119 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

شکار خانگی

دوشنبه 11 آذر 1398
23:19
masoumi5631

فیلم شکار خانگی

بازیگران : اصغر تفکری ، روح بخش ، عصمت صفوی ، ایران دفتری ، صادق بهرامی ، سودابه ، زهره ، عباس تفکری ، ناصر ملک مطیعی

خلاصه داستان : مستخدمه ی جوان و زیبای تازه وارد، همه ی افراد خانواده را تحت تأثیر خود قرار می دهد

کارگردان : علی دریابیگی
نویسنده : محمدحسین میمندی نژاد
تهیه کننده : محسن بدیع
سال ساخت: ۱۳۳۰
مدت : ۹۰ دقیقه
رنگ : سیاه و سفید


[ بازدید : 96 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

دستکش سفید

دوشنبه 11 آذر 1398
23:18
masoumi5631

فیلم دستکش سفید

بازیگران : ناهید سرفراز ، اصغر تفکری ، سیمین ، حمید قنبری ، عبداله محمدی ، رقیه چهره آزاد

خلاصه داستان : پسر و پدر هر دو شیفته ی دختری می شوند و هر کدام به صورتی سعی در جلب توجه دختر می کنند

کارگردان : پرویز خطیبی
نویسنده : پرویز خطیبی
تهیه کننده : مظفر میزانی ، واهان طرپانچیان ، سیمیک کنستانتین
سال ساخت: ۱۳۳۰
مدت : ۹۰ دقیقه
رنگ : سیاه و سفید


[ بازدید : 112 ] [ امتیاز : 2 ] [ نظر شما :
]
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به cinema of iran است. || طراح قالب avazak.ir
ساخت وبلاگ تالار مشاور گروپ لیزر فوتونا بلیط هواپیما تهران بندرعباس اسپیس تجهیزات عقد و عروسی تعمیر کاتالیزور تعمیرات تخصصی آیفون درمان قطعی خروپف اسپیس فریم اجاره اسپیس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]